وبلاگ فرهنگی ،هنری،ورزشی سرایش صانعی پور

ارایه اخبار فرهنگی ،سینمایی و ورزشی

وبلاگ فرهنگی ،هنری،ورزشی سرایش صانعی پور

ارایه اخبار فرهنگی ،سینمایی و ورزشی

وبلاگ فرهنگی ،هنری،ورزشی سرایش صانعی پور

ارایه اخبار و رویدادهای فرهنگی ، هنری ، ورزشی

کلمات کلیدی

۳۵ مطلب با موضوع «اخبار :: اخبار فرهنگی» ثبت شده است


جمشید جعفرپور رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی صبح روز جمعه 12 آبان با حضور در نمایشگاه مطبوعات مهمان سرویس فرهنگی خبرآنلاین شد.

جعفرپور در ابتدا درباره جلسه با محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در آغاز فعالیت اش با این کمیسیون و برنامه‌ای که برای تعامل با سازمان ها و نهادهای سینمایی دارند گفت: «اساس گفتگوهای ما بر مبنای حمایت از سینمای ملی، دینی و تولید فیلم‌های فاخر است و ما از این آثار به ویژه در زمان لوایح بودجه حمایت می کنیم، البته بر حسب مقدوراتی که در اختیار داریم تا حدی می‌توانیم در بودجه ورود کرده و آن را تغییر دهیم زیرا که پس از آن با انتقاد و مخالفت دولت هم مواجه می‌شویم و به اصطلاح هفتاد و پنجی که شد، شورای نگهبان هم آن را از ما نمی پذیرد.»

اوافزود: «بحث دیگری که برای ما اهمیت دارد بعد نظارتی است، این رفت و آمدها و گفتگوها برای تقویت جنبه نظارتی است. ما در شکل قانونی شورای فیلمنامه و پروانه نمایش داریم، گاهی اوقات ممکن است نیاز به این باشد که تذکری داده شود یا فضاهای عمومی را منتقل کنیم یا حساسیت‌های خاصی که ممکن است کمتر در بررسی‌ها مورد توجه قرار بگیرد ما منتقل می‌کنیم به دوستان فرهنگی تا خود همین مراجع قانونی آن‌ها را پیگیری کنند.»رییس کمیسیون فرهنگی درباره نظر این کمیسیون درباره دخالت موازی که توسط برخی نهاد در کار سازمان‌های قانونی صورت می گیرد گفت: «ما اعتقاد داریم که نباید خارج از چارچوب‌های رسمی و مصوب اقدامی انجام بگیرد، لذا آن افراد مسئول هستند و البته در برابر تصمیم‌هایشان هم باید پاسخگوی افکار عمومی باشند.


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۲
سرایش صانعی پور


مجموعه کاخ نیاوران پنجشنبه شب شانزدهم شهریور ماه در فضای باز خود پذیرای اپرای ایرانی «عشق و عقل و آدمی» بود. این اپرا به آهنگسازی پرواز همای و کارگردانی امیردژاکام با تئاتر و ترکیبی از حرکت و فرم های هنری روی صحنه زنده اجرا می شود


.

این اپرای ایرانی که روزهای ۱۸ و ۲۰ شهریورماه نیز اجرا می شود در دوازده بخش متصل به هم و بدون تنفس به صحنه می رود که ترکیب فرم های کلاسیک و مدرن تئاتری از اپرا گرفته تا تعزیه و سبک برشت در آن استفاده شده تا درون ساختار کلاسیک اثر به ویژه در پایان بندی اپرا با ساختاری مواجه شویم که پیش از همه اصالت را به جانب مخاطب می چرخاند و او را با عبور از دیوار چهارم وارد نمایش و اپرا می کند.

از فرم های مدرن این تلفیق می توان به حضور خواننده نقش اصلی یعنی «آدمی» در میان مردم و همراهی تماشاگران در خوانش بخشی از تصنیف نام برد. این در حالی است که استفاده از فرم های نو و بدیع نورپردازی با نور دستی توسط بازیگران فرم روی صحنه با هدف شکستن فاصله میان مردم و بازیگران از طریق نور تلفن همراه دیگر ویژگی بود که در این اپرا می توان از آن یاد کرد. این اپرا که غالب اشعار و تصانیف آن را نیز پرواز همای سروده است ترکیبی از چیستی ها و دغدغه و آمال بشر است که از دیر باز در فرم های هنری مختلف مانند اپرا، موسیقی، تئاتر، سینما. شعر و نقاشی، سروده، دیده و اجرا شده است.

داستان این اپرا روایتی کلاسیک از شخصیتی به نام آدمی به عنوان نمادی از آدم ابوالبشر است که همواره با کشش های عشق و عقل در کشمکش و پیچ و تاب بوده و تمامی زندگی اش در نسل های مختلف را حاصل این جذب و کشش میان عقل و عشق گذرانده است. اشعار و داستان با نقبی به هبوط آدم روی زمین آغاز می شود و اصالتی از عشق که آدمی اول بار از دامان مادر به عاریت می برد و همانجا عشق را در ناب ترین حالت خود تجربه می کند، به تصویر می کشد.

مادر در نمادی اسطوره ای از وجودی لایتناهی، نامیرا و زاینده که عاشق فرزند و مخلوق خود است و او را از دل و روح خود متولد می سازد، شمایلی اساطیری از خداوند است. از همین روی عشق به مادر عشقی اساطیری و ناب و با اصالت است که در همه جای دنیا و در ادوار مختلف تاریخ از آن یاد شده است. این بخش تحت عنوان «لالایی، عشق مادر» به تولد آدمی می پردازد که بیشتر با تکیه بر فرم های نمایشی روایت می شود و موسیقی نیز در خدمت این روایت تصویری و فرمالیستی از تعبیر خدا گونه عشق مادری شکل می گیرد.

بخش های بعدی همچون «کودکی، آدمی و عشق کودکان» و نیز «مادربزرگ و نوجوانی» همچنان شکلی روایت گونه دارند و از تجربه زندگی و تجربه اشکال عاشقانه مختلف سخن می گویند. در بخش پنجم که «ورود عقل» نام دارد، موسیقی به جهت حضور خواننده ای دیگر و ترکیب الحان با یکدیگر که تنوع صدایی را گسترده تر می کند به نوعی نقطه عطفی را در داستان شکل می دهد که در آن راوی اصلی آدمی است و مخاطب حاصل تجربه و مقابله احساسات و عواطف گوناگون درونی او را شاهد است.

در بخش ششم به نام «جوانی» و بخش هفتم با عنوان «راوی، عقل پدر» ترکیب فرم های هنری نمایش با موسیقی به اوج خود می رسد تا در بخش بعدی که «موسیقی گیلان» نام دارد از ظرفیت نمایشی بازیگران، بازیگران فرم، صحنه و موسیقی در راستای همان روایت استفاده شود. عمق و عرض صحنه با حضور بازیگران فرم تماما درگیر می شود و موسیقی و خوانندگی گیلانی همای و بازیگر مقابلش که با صدای سوپرانو به حالت اپرایی می خواند بیننده و مخاطب را درگیر می کند و روایت را به جهت نمودهای عینی که در جهان هستی مخاطب برایش آشنا است ملموس تر می سازد.

در ادامه، مخاطبان شاهد روایت بخش های دیگری همچون «جدال، عشق آسمانی» که ترکیبی از عاشقانه و عارفانه های کهن ایرانی است، هستند که نگاه همای به عارفانه های کلاسیک ایرانی از جمله پیر چنگی، شیخ صنعان، عشق شمس و مولانا ، شوریدگی و ایمان مولانا به شمس و همچنین داستان عارفانه حلاج را نشان می دهد.

در پایان بندی اثر، با اجرای تصنیف «در ستایش عشق» با بهره گیری از فرم، اجزای صحنه دست در دست هم می دهند تا روایتی را که اپرا از معنای عشق پیش برده، تکمیل کنند.

تصنیف پایانی با مطلع «من پیام آورده ام مردم، ای مردمان عاشق شوید! » نیز بیانه ای است که در آن آدمی، مخاطب و بیننده اثر را مخاطب خود می سازد و آنچه در زندگی بدان دست یافته را همچون تحفه ای ناب در کف مخاطب قرار می دهد. مخاطب خود را آدمی داستان دانسته و در جدال عشق و عقل در صحنه شهادت آدمی در راه وصال یار و رسیدن به عشق، گویی روح نامیرای آدمی است و عشق را پیروز ابدی و ازلی گذر تاریخ بشر می داند.

اپرای «عشق و عقل و آدمی» روزهای شنبه ۱۸ و دوشنبه ۲۰ شهریور ماه نیز در فضای باز کاخ نیاوران تهران اجرا می شود.

منبع:خبرآنلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۲۰
سرایش صانعی پور

، 


عبدالله کوثری مترجم با سابقه ادبیات آمریکای لاتین است که در جوانی شعر می‌سرود و سروده‌هایش را در سبک نو در هفته‌نامه خوشه به سردبیری احمد شاملو، و در ماه نامه‌ نگین به سردبیری دکتر محمود عنایت منتشر می‌کرد.


این مترجم پس از پایان آموزش دانشگاهی رهسپار لندن ‌شد و پس از بازگشت گام در راه ترجمه کارهای داستانی نویسندگان آمریکای لاتین گذاشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۲۰
سرایش صانعی پور

نقشی عجیب که در ۱۰ روز خلق شد>

يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۱۶ ب.ظ


«نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» اولین نمایشی نیست که هانا کامکار، خواننده، نوازنده دف و عضو گروه موسیقی کامکارها در آن نقش خواننده- بازیگر را بر عهده دارد، او اسفند سال گذشته هم در «نام تمام مادران» به کارگردانی محمد رحمانیان همین کار را کرد، هر چند در این دو تجربه نسبت به تجربه‌های پیشین تئاتری‌اش، سهمش به عنوان بازیگر از نقشش به عنوان خواننده پُررنگ‌تر بوده و هست.


کامکار در اجرای اول«نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه»که سال گذشته در تماشاخانه پالیز روی صحنه رفت،طراحی و ساخت موسیقی و خوانندگی را بر عهده داشت و در اجرای فعلی این اثر در تماشاخانه تئاتر مستقل تهران، در کنار مسئولیت قبلی‌اش، سَرگُل دختری نقاش از سردشتِ کردستان را هم روی صحنه زنده می‌کند و یکی از سه مونولوگی را می‌سازد که دو قطعه دیگرش را آزاده صمدی؛ جمیله زنی از بصره و پانته‌آ پناهی‌ها؛ زیبا از مزارشریف، ساخته‌اند.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با این خواننده- بازیگر که هم از سَرگُل گفت.

از ابتدای دهه هشتاد تا امروز؛ از احساس بد نسبت به بازیگری تئاتر تا چربیدن سهم بازیگری بر خوانندگی

سال 1380 اولین تئاتر حرفه‌ای زندگی‌ام را بازی کردم. نمایشی به کارگردانی آیت نجفی که در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت به نام «نیمروز خواب‌آلود» که در آن خواننده- بازیگر بودم. پس از آن در تمرینات نمایش‌هایی از حسین پناهی و محمودرضا رحیمی حضور داشتم که هیچ کدام به اجرا نرسید.

پس از آن بود که احساس بدی نسبت به بازیگری تئاتر در من شکل گرفت و تصمیم گرفتم کنارش بگذارم؛ با وجود این که یک سال شاگرد استاد حمید سمندریان بودم، درس کارگردانی سینما خوانده بودم و به واسطه دایی‌ام قطب‌الدین صادقی و نیز بهروز غریب‌پور که دوست خانوادگى ما هستند و همچنین مرضیه برومند که همکار پدرم و دوست مادرم بود از کودکی در فضای تئاتر بودم.  

اجرا نشدن آن نمایش‌ها، به قدری رنجیده خاطرم کرد که ترجیح دادم در تئاتر به جای بازیگری به سمت دستیارکارگردانی بروم و با توجه به آگاهی‌ام از موسیقی، طراحی موسیقی تئاترها را انجام دهم. پس از آن در تئاتر یا عکاسی می‌کردم یا دستیار کارگردان بودم یا طراح موسیقی، خواننده و نوازنده، تا سال 1392 که پری صابری برای خواندن و بازی در «مرغ باران» دعوتم کرد که در تالار وحدت اجرا ‌شد و شبیه به اپرا بود. 

سال 93 اتفاق دلچسبى پیش آمد که به دعوت اشکان خطیبی و محمد رحمانیان به «ترانه‌های محلی» پیوستم. در آن نمایش که در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر اجرا شد در یک اپیزود بازی و خوانندگى می‌کردم و نتیجه‌اش شد جایزه بهترین بازیگر زن در جشن بازیگر همان سال. یک سال پس از آن دوباره با محمد رحمانیان در نمایش «سینماهای من» همکاری کردم که در پردیس چارسو اجرا شد. در همه این آثار همیشه خواننده-بازیگر بودم و نه بازیگر صرف. 

در نمایش «نام تمام مادران» به کارگردانی محمد رحمانیان که اسفند 95 در تماشاخانه خصوصی پایتخت (کنش‌معاصر سابق) روی صحنه رفت سهمم از بازیگری‌ کاملا بر خوانندگی می‌چربید، همان‌طور که در «نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» چنین است.

از ذهنیت هانا کامکار تا خواست کیومرث مرادی؛ از زنی از حلبچه تا زنی از سردشت

روزی که کیومرث مرادی برای طراحی و ساخت موسیقی «نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» از من دعوت کرد، به شوخی به او گفتم یک اپیزود هم می‌نوشتی در مورد یک زن کرد عراقی که من بازی کنم! این را کِی گفتم؟ مهر سال 95. هر چند این برای من در حد یک شوخی بود اما احساس می‌کردم اگر اتفاق بیفتد، چیز جالبی از کار درخواهد آمد.

با توجه به این که در اجرای سال گذشته این نمایش، هیچ کدام از سه زن ایرانی نبودند؛ یکی آمریکایی (هانیه توسلی)، دیگری اهل بصره (طناز طباطبایی) و سومی اهل مزارشریف (پانته‌آ پناهی‌ها)، من هم در مورد خودم به کردِ ایرانی فکر نمی‌کردم و کردِ حلبچه مد نظرم بود.

تا این که کیومرث مرادی برای بازاجرای کنونی اثرش در تماشاخانه تئاتر مستقل تهران با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد اپیزودی را که در آن هانیه توسلی  نقش زنی آمریکایی را بازی می‌کرده با اپیزود زنی کُرد از سردشت جایگزین کند.

زن کُرد از سردشت را که شنیدم، شاخک‌هایم تیز شد. فاجعه سردشت همیشه یکی از دغدغه‌ها و غصه‌هایم بوده و معتقدم چون نسبت به فاجعه حلبچه کشته کمتری داد و بعضی مسائل دیگر، همواره نسبت به حلبچه در حاشیه قرار داشته و دارد.

پیش‌بینی می‌کردم کار خیلی سختی در پیش دارم، چون تنها 10 روز پیش از اجرا متنی را که محمد مساوات برایم نوشته بود، به دستم رساندند. من هم قرار بود چند روزی در یک فیلم کوتاه از وحید شیخلر؛ همکلاسى دوره کارشناسى‌ام در رشته سینما، بازی کنم که نقش اصلى بود و بسیار سنگین، ولی به هیچ عنوان دوست نداشتم بازی در نقشی را که کیومرث مرادی پیشنهاد داده بود رد کنم.

تبدیل شدن هانا کامکار به سَرگُل در ۱۰ روز

من سَرگُل را 10 روزه درآوردم. بگذریم از این که در آن 10 روز چه بر من گذشت و چطور به سَرگُل رسیدم.

زبان کردی لهجه‌های گوناگونی دارد که اگرچه نامشان لهجه است اما تماما شبیه به زبان‌هایی مجزا از هم‌اند. واژه‌های مورد استفاده ما کردهایی که با لهجه  اردلانی سخن می‌گوییم، با واژه‌هایی که کردهای سردشت استفاده می‌کنند متفاوت است. در واقع نمی‌توانم بگویم کردی زبانی است حاوی لهجه‌های متعدد بلکه زبانی است حاوی زبان‌های مختلف. 

من یک روز تمام را صرف کردم تا واژه‌هایی را که قرار است به کردی سردشتی بگویم با غزل اسدزاده، خواننده جوان کرد تمرین کنم. نکته‌ دیگری را که می‌خواهم بگویم فقط یک کرد می‌فهمد؛ لهجه‌ای که من در این نمایش به کار برده‌ام، با لهجه‌ام در «ترانه‌های محلی» و لهجه‌ام در «نام تمام مادران» متفاوت است. یعنی اگرچه سومین بار است که در نقش یک کرد بازی می‌کنم ولی هر سه بار با لهجه‌ای متفاوت بوده است. 

پس از آن که یک روز تمام را صرف کار روی لهجه سردشتی کردم، چهار روز نشستم و فقط روی متن فکر کردم، با خودم گفتمش، داستان را کشف و زندگی این شخصیت را در ذهنم مرور کردم. بارها و بارها متن را خواندم، صدای خودم را ضبط کردم و گوش دادم.  
سپس کیومرث مرادی میزانسن‌ها را در چند روزِ مانده به اجرا، با من کار کرد. فشارى سنگین روى هر دوى ما بود. این 10 روز برای من چیزی بود برابر با 30 روز. یعنی فقط غذا می‌خوردم و می‌خوابیدم و بقیه زمانم را روی متن می‌گذاشتم.

برگ برنده اپیزود اول؛ لالایی مشهور فولکلور کردی

در اجرای پیشین، 50 درصد پیشنهادها در حوزه موسیقی از طرف کیومرث مرادی بود. یعنی خودش می‌گفت کدام موسیقی را می‌خواهد و من و بچه‌های گروه 50 درصد دیگر را طراحی ‌می‌کردیم. یعنی موسیقی حاصل گفتمان بین من و اعضای گروه و کیومرث مرادی بود که آن‌چه را می‌خواست به زبان خودمان اجرا کردیم.

‎در اجرای کنونی موسیقی دو اپیزود دیگر به همان شکلی که بود ماند اما در مورد اپیزود سَرگُل، طراحی موسیقی‌ کامل بر عهده خودم بود، چون موسیقی کردستان بود و اشراف بیشتر با من بود.‎

از همین جا درود می‌فرستم به روان پاک آهنگساز نامشخصى که لالایى ماندگار فولکلور را ساخته، من این ترانه را نخستین بار با صداى استاد مظهر خالقی شنیدم و شیفته‌اش شدم و سپس پدرم، بیژن کامکار بازخوانى‌اش کرد. خوشحالم که جزو اولین زنانی بودم که این قطعه را در سال 2010 (1389) با یک گروه هلندی اجرا کردم.

در «نامه‌های عاشقانه از خاورمیانه» هم احساس کردم براستى جایش است که اجرایش کنم ولی با آنسامبل این گروه موسیقى؛ تارا موسویان، آذرنوش خدامی، مهرنام رستگاری، سحر عباسی و بهناز بلوکی و گمان می‌کنم همین قطعه، برگ برنده اپیزود اول است.  

الویت هانا کامکار کدام است؛ بازیگر تئاتر یا خواننده- بازیگر؟

من دوست دارم نقشی را بازی کنم که خواننده- بازیگر باشد. این را همیشه همه جا گفته‌ام. اگر پیشنهاد بازیگری صرف بگیرم منهای خوانندگی، ترجیح می‌دهم قبول نکنم. چون کم نیستند همکاران تئاتری‌ام که توانایی بازیگری‌شان از من بالاتر است و به نظرم آن‌ها برای رفتن روی صحنه نسبت به من در الویت هستند اما اگر نقشی با خوانندگی همراه باشد و احیانا همکاران تئاتری‌ام نتوانند از پسش بربیایند، با کمال میل می‌پذیرم.

چون من می‌توانم زندگی‌ام را از راه موسیقی و کارهای دیگری که انجام می‌دهم بگذرانم. ولی همکاران تئاتری بسیاری دارم که زندگی‌شان صرفا از راه تئاتر می‌گذرد و ترجیح می‌دهم اول آن که کاری به جز بازیگری تئاتر ندارد انتخاب شود.

منبع:خبرآنلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۶
سرایش صانعی پور

درگذشت استندآپ کمدین پیشگام آمریکایی

يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۱۲ ب.ظ


 

دیک گرگوری نخستین استندآپ کمدین سیاه‌پوستی بود که برای تماشاگران سفیدپوست برنامه اجرا می‌کرد و در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی پای ثابت بسیاری از تاک‌شوهای مشهور آمریکا بود.


او که شنبه ۲۸ مرداد در اثر ایست قلبی در ۸۴ سالگی چشم از جهان فروبست، پس از به شهرت رسیدن به فعال حقوق اجتماعی تبدیل شد.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۱۲
سرایش صانعی پور

نمایندگان ایران به جایزه آسیاپاسفیک معرفی شدند.

يكشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۰۸ ب.ظ


مراسم اعطای یازدهمین دوره جایزه سینمای آسیاپاسیفیک در روز دوم آذر ماه در شهر بریسبین استرالیا برگزار خواهد شد. خانه سینما به روال چند سال گذشته و به عنوان نهاد ملی نماینده این جایزه در ایران، فهرست نه فیلم منتخب خود را با توجه به مقررات جایزه سینمای آسیاپاسیفیک (آپسا)، به شرح زیر به دبیرخانه آپسا معرفی کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۸
سرایش صانعی پور

ابن‌سینا «قانون» را با استفاده از چه مرجعی نوشت>

سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۸ ب.ظ


کتاب «قانون» ابن سینا مهمترین، مفصل‌ترین و نیز مشهورترین اثر طبی و از جمله برجسته‌ترین کتاب‌های طبی شرق و غرب به شمار می‌رود. این کتاب از زمانی که تألیف شده تا نزدیک به هفت قرن در اروپا و هم اکنون نیز در مشرق زمین مورد استفاده شیفتگان علم طب بوده است. اگرچه این کتاب خود به عنوان یکی از مهم‌ترین متون مرجع در زمینه طب شناخته می‌شود اما خود دارای مرجع نیست. یعنی ابوعلی سینا در تالیف این کتاب ذکر نکرده است که منابع تالیف این کتاب از کجا به دست آمده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۸
سرایش صانعی پور

باج‌خواهی میلیونی از مالک «بازی تاج و تخت»>

سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۲۵ ب.ظ


هکرهایی چندی پیش با هک کردن سرورهای شبکه اچ‌بی‌او به اطلاعات این شرکت دست یافته‌اند برای منتشر نکردن اطلاعات چند میلیون دلار باج می‌خواهند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۵
سرایش صانعی پور



یکصدوچهل‌وپنجمین مراسم آیین دیدار فیلم «کوه» ساخته امیر نادری دوشنبه شب ۱۶ مرداد در موزه سینما برگزار شد. در این مراسم که با حضور چشمگیر علاقه‌مندان به سینمای هنروتجربه و آثار این کارگردان قدیمی برگزار شد، سالن فردوس موزه سینما بعد از نزدیک به 30 سال اثری از نادری را به نمایش گذاشت.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۱۴
سرایش صانعی پور

نخستین بازیگر «گودزیلا» درگذشت>

سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۷ ب.ظ

 


هارو ناکاجیما یک ماه پیش به دلیل مشکلات دستگاه تنفسی در بیمارستان بستری شد و دوشنبه ۱۶ مرداد از دنیا رفت.


ناکاجیما در فیلم‌های اکشن سامورایی بازیگر بدل بود که پیشنهاد حضور در فیلم «گودزیلا» را دریافت کرد. فیلمی که در نهایت به یکی از مشهورترین آثار سینمای ژاپن در سطح جهان تبدیل شد. هنوز هم بسیاری از طرفداران این فیلم در ژاپن نسخه با بازی ناکاجیما را به نسخه‌های هالیوودی ترجیح می‌دهند.

او درباره جان دادن به شخصیت گودزیلا گفته بود: «برای ابداع شیوه راه رفتن او به باغ وحش می‌رفتم و راه رفتن خرس‌ها و فیل‌ها را بررسی می‌کردم. باید شیوه راه رفتن موجودی که سر راهش همه چیز را نابود می‌کند به خوبی اجرا می‌کردم. اگر گودزیلا راه رفتن مناسبی را به نمایش نمی‌گذاشت، فیلم به برنامه‌ای مسخره تبدیل می‌شد.»

در نسخه اصلی «گودزیلا» که سال ۱۹۵۴ عرضه شد، ایشیرو هوندا بر صندلی کارگردانی تکیه زده بود و موسیقی متن آکیرا افوکوبه فیلم را همراهی می‌کرد.

گودزیلا هیولایی جهش‌یافته بود که در نتیجه آزمایش‌های اتمی در اقیانوس آرام به وجود آمده بود و از دل اقیانوس بیرون می‌آمد و همه چیز را سر راهش نابود می‌کرد.

منبع: آسوشیتدپرس/ ۸ اوت

منبع:خبرآنلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۰۷
سرایش صانعی پور